مرد را زنبور گر نیشی زند
نیش آن زنبور از خود می کند
زخم نیش، اما چو از هستی توست
غم قوی باشد، نگردد درد سُست
—————————-
مطربا اسرار ما را بازگو
قصههای جان فزا را بازگو
ما دهان بربستهایم امروز از او
تو حدیث دلگشا را بازگو
دسته بندیها: الماس هایی از مولانا,عشق و عرفان